نی نی ناز مننی نی ناز من، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

علیسا جان

کلی خبر

سهلام جیگر مامان. مامان فدات شههههههه مامانت اومده با کلی خبر خبر .اول از همه بریم سراغ خبرای که اتفاق افتاده: بابا که 5شنبه اومد کلی مریض بود و طولی نکشید (جمعه)مامانتم مریض شد وای دیروز حالم خیلی بد بود رفتم دکتر به زور بابای .واااای دکترم نامردی نکردو دوتا آمپول داد که یکیشو زدم موند اون یکی رو نهههههههه  ولی بازم حالم خوبه خوب نشده هنوزم تب دارم و گلوم می خاره.حالا بریم سراغ اون یکی خبرااا که خوبن همشوننننننننننن شنبه هفته آینده (23 اردیبهشت یعنی روز مادر و زن)عروسیه پسر داییم دعوتیممممم فردا صبح میرم آرایشگاه برای اینکه مو هامو رنگ کنم دوشنبه همسری میاد  میریم تبریز برای مامانمون  اینا کادو بگ...
17 ارديبهشت 1391

91/2/09

سلاااااااااااااااام به نی نی عزیزتر از جانممممممممممممممممم دوستت دارم گلمممممممم و سلاممممممممم به همه دوستای گلم مرسی که این همه هواموو دارین همتونو دوس دارم وایییییییییی چی بگم و از کجا بگم این چن روز به علت تعطیلی پشت سر هم منم خونه خودمون بودم نتونستم بیام بسرم:اول شهادت مظلومانه فاطمه زهرا صدیقه کبری رو به همه شیعیان تسلیت میگم . بعدشم که خدارو شکر این چن روز خیلی خوش گذشت.چون هم بابای اینجا بود وهم یه چن بار با مهسا جونی اینا رفتیم گشت و گذارررررررر . عسلم جای شما خالی.یه بار رفتیم پارک آقایون که در  حال چای خوردن بودن من و مهسا رفتیم تاب بازی مخصوص زیر ١٢ سال وااااااااای جیگرم  خیلی حال داد.اون موقع آرزو...
16 ارديبهشت 1391

91/02/12

سلاااااااام به عسیس دل مامان و سلام به دوست جونیام  خوبیییییییییییید؟ خوشبییییییییییییییییید؟ عسیسم دیروز بابی اومده بود و من در خانه خود بسر می بردم .دیروزم یکی روزای خوب زندگی بود آخه بابی پیشم بودددد واااااااای من به چیا دل خوشمممم(راستی فلاکس جدیدمونم مبارک ) و اینکه بابی واسه م گل گرفته بودددد دوستتت دارم همسر بی همتایییم  دیروز بازم پشت بوم رفته بودیم با مهسایی اینا البته یه خانوادیی جدید بهمون اضافه شده بود اینا هم درست واحد روبرویی ما هستن سارا جونی که در انتظار نی نیه فک کنم سه ماهه بارداره خوش بحالشش البته یه چیزای هم خوردیمااا ولی نمیگم آخه یکی از خاله ها دعوام میکنه اینم عکس گلی که همسر عسیس...
12 ارديبهشت 1391

91/01/30

سهلام به نی نی خودم که فعلا پیشه خدا جونیه و جاشم که راحتتتتتتتت توپپپپپپپپپپپ خوش بحالت عسلکم دلم برات تنگیدهااااااااااااااااااااااااااا.دوستت دارمممممممم این 2روز که بابات اینجا بود منم نیومدم نت.بابای که دوشنبه ها خودش میومد سه شنبه  هم که بهش یه ماموریت دادن تبریز و اونم دیگه رفت زودی کارشو انجام دادو اومد خونه اتفاق خاصیم این چن روز نیافتاد به غیر اینکه برادر شوهری که میشه عموی شما از محل کارش اومده بودددد(عسلم خونواده شوهری کلا تو ژنشون هست که محل کار با  محل  زندگیشون  خیلی دوره پدر شوهریم همین طور همسری با دو ونیم ساعت فاصله برادر شوهری با 5 ساعت فاصله و پدر شوهری با 1 ساعت فاصله )البته بیچ...
30 فروردين 1391

91/1/26

سهلام جیگر مامان خوبی فدات شم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وسلام به دوس جون جونیای خودم اومدم بازم این چن روزی که نبودمو بتعریفم.پنچ شنبه دیر از خواب بیدار شدم  در نتیجه باشگاهو بیخال شدم باباتم کلی بهم غر زد.خونهم دیرم رفتم. ساعت ١ رسیدم خونه  باید تا ساعت ٢:٣٠ که بابا می اومد ناهار و آماده می کردم.یه بدو بدو ی راه انداخته  بودم که بیا و ببین  چون بابا ماهی دوس داره منم باقلا پلو با ماهی درستیدم تا بابا بیاد و  ناهارو با هم بخوریم بعد ظهرم رفتیم یه گشتی زدیم شامم اومدیم خونه بعدشم با مهسا اینا همسایه پایینیمون رفتیم پشتبوم خونمون وااااای فک کن ساعت ١٢ شب اونم اون شب تا ساعت ٢ بگو بخند کردییییییم همچ...
26 فروردين 1391

سهلااااااااام

سلاااااااااام شکلات خوردنی مامان ...................... اومدم بعد کلی کارو بار.پریروز که تولد بابا جونت بود کلی مهمون داشتیم .... کلی که چه عرض کنم ٧ نفر بودیم دیگه بعد مامان دست تهنا  بودش شروع کرد به غذا درس کردنو این کاراااا فسنجون . کباب دونر با قارچ (قابل توجه مامان حناو تشکر).سوپ.سالاد کلم. سالاد الویه و.... نتیجه تلاش مامانت بود.بعدشم که بابی تشریف آوردن نتونسته بود واسه نهار بیاد  بابا جون خودم که زحمت کشیده بود کیک خریده بود (آخه بابا یی استاد خریدن کیک) بعد شامم کیکو آوردیم نوش جان کردیییییم واااااییییییییی جاتون خالی خیلی خوشمزه بود و در ادامه نوبت کادو ها رسید ( من یه پیرهن مالک داربوداااااا ...
23 فروردين 1391

91/1/20(تولد تولد تولد)

سلام عسل مامانننننننن اومدم یه خبر توپپپپپ بهت بدم  بگممممممممممممم ...... فردا تولد باباس قرار فردا بیاد.فردا نمی تونم بیام پیشت عسلم کلی کار دارم بماند که..... اینو بگم که من زیاد بلد نیستم لفظ قلم بحرفم البته خوشمم نمیاد با کلمات بازی کنم: برای بابایی شماااااامی خوام عشقولانه در کنم  و برای همسربی همتای خودمم :                                        عزیزم تولدت مبارک باشه         &...
21 فروردين 1391

اومدم

سلام عچق مامان خوبی ؟مامان فدات شه همون طوریکه گفته بودم عسلم شنبه میام  و می تعریفم که چی شده تو این دو روز که نبودم پنچ شنبه که همسری اومد نهار و با هم خوردیم . و در ادامهههههههههه اااا ادامه مطلبو بخونید عزیزان اون روز قرار بود با همسایه پایینیمون که خیلی صمیمی هستیم شام درس کنیم بریم ائل گولی منو مهسا رفتیم سالاد ماکارونی درستیدیم بعدشم کلی وسایل دیگه واسه خوردن ورداشتیم .... نه این که لاغریییییییم..... تقریبا 8 راه افتادیم رفتیم کلی خوردیم و خندیدیم و من و مهسام مثلا پیاده روی کردیم خیلی خوش گذشت همچین از ته دل می خندیدیم انگار اصلا غمی تو عالم نیسسس...... واسه همتونم دعا کردم تو اون لحظه ها دوستای گلم ن...
19 فروردين 1391

اولین سلام به نی نی جونم در سال 91

سلام عسل مامان مامان فدات شه دیر اومدم پیشت میدونم.ولی سرم شلوغ بود چی کار کنم فقط بدون عاشقانه دوستت دارم بعضی وقتا که یادم می افتیییییی واااای می خوام بخورمتتتتتتت نترسیااا مامانی شوخی کردم امروز حوصلم سر رفته بود دوست گلم مهسای اومد دنبالم رفتیم یه ذره گشتیم دستش ندرده واقعا البته بازم حالم خوب خوب نشد آخه بازم دلتنگ باباتم ولی تا فردا صبر کنم میاد فردا می خوام برم باشگاه بعد باشگاهم می خوام برم خونمون عاشقق خونه نقلی مونم بعدشم که بابای گلت میاد برا نهار  جونمی جون عاشقتونممممممممممم .میخواستم بیام بگم فردا پس فردارو نیستم اگه یه جای رفتیم و اتفاق خاصی افتاد میام برات می نویسم عسلکم فعلا بایییییییییی &nb...
16 فروردين 1391

اولین پست سال 91

سلاااااااااااااااااااااام به همه دوستای گل خودممممممممممم عید همتون مبارکااااااااااااااااااا باشه ایشالله که سالی پر از شادی داشته باشین. ببخشید من تازه سرم خلوت شده دو روز اول عید تو که دید وبازدید بودیم فقط. از روز سومم ما رفتیم شمال جای همتون خالی خیلی خوش گذشت روز هشتم برگشتیم این چن روزم هی خونمون مهمون میومد دیروزم که سیزده بدر بود بازم بهمون خیلی خوش گذشت .واسه همه دوس جونیام دعا کردم ایشالله که امسال واسه همه سال برآورده شدن آرزوهاشون باشه ایشالله  
14 فروردين 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علیسا جان می باشد