92/03/24
سلاااااام به خدای مهربوننننن
سلام به نی نی جونم خودم که دلم واسش تنگیده حسابییییییییی
سلام به دوست جونیامممممم
این چند روز که نبودممممممم اول اینکه دو بار اومدم بنویسم پریده منم
ولی خوب دلیل اصلیش اینکه مامانم اینا رفته بودن مکه
قبل اینکه برین مکه فقط تو مهمونیا بودیم یام خودمون مهمونی می دادیممممم
ناگفته نماند که اومدم عکس غذاهای که درستیده بودم برای مهمونی مامانم اینا
بزارم کامپم هنگید منو می گییییییییییییدیگه بی خیالش شدمممم
بعدشم که رفتیم تهران برای بدرقه مامانم اینااااااااابعد کلی گریه زاری
اونارم بدرقه کردیممممممبعدشم که اومدیم شهر خودمون من تهنا
شدمممم چقدر لوسسسسمممم من خدایشششش
چون همسریم این روزا سرش خیلی شلوغ بود به خاطر انتخابات
همش ادارشونو منم واقعا تهنا بودمممم
حالا بگذریم که این ١٥ روز چطوری گذشت
الانم که دارم می تایپم مامانم اینا اومدن ولی هنوز تهرانن
ماهم بنا به دلایلی نتونستیم بریم ولی خوب فردا میان خونشون به سلامتی
فردا م که کلی کار داریم پس فردام که بازم کلی مهمون داریم
ایشالله با عکس سوغاتیااا آپ می کنم به من می گن پرووووووو
حالا بریم سراغ عکسای این ترنم شیطون بلااااا یا به قول خودش بادااااااااااا
شیطنت از چشاش میبا ره
موبایل مامانو ورداشتی به زبان ترنمی مامانا
فرشته جونممممممم
اینجا خودشو واسه من لوس کرده جیگرتووووووووو
فعلا بای تا پست بعدییییییییی