نی نی ناز مننی نی ناز من، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه سن داره

علیسا جان

زلزله

1391/5/22 14:24
نویسنده : مامان بهی
1,582 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااام به نی نی جونم و دوست جونیای گل خودممممممممممم

واییییییییی دیروز یه زلزله اومدددددد هنوزم تمام بدنم داره می لرزههههههniniweblog.com

خدایا شکرتتتتتتتت که همسری پیشمممم بود اونم تازه رسیده بوددد

یعنی اگه یه ذره شدتش بیشتر بود  نمی دونم چی می شد وای خیلی بد بود

 واییییییی اگه همسری رو انتقال نداده بودن چی میشد خداجونم لان دقیقا مرکز زلزله بود

همسایه روبرویمون حامله بودniniweblog.comانقدر ترسیده بود.عزیزان همیشه خدارو به یاد

داشته باشیننن همیشه خدا هست چه قدرتیم داره خدایا مارو ببخش خدایاا

شکرتت  واااااااااای دیشب شب قدر بود ولی من بازم بی نصیب موندمممممم خدا

چه قدر بدم منن.بچه لطفا منم دعااااااااام کنییید منو از یاد نبرییییییییددددددد

به همه هم وطنای که عزیزانشو تو زلزاله از دس دادن تسلیت می گم

بچه ها روستاهای هستن که ١٠٠% تخریب شدننن وای خدا کمکشون کنه

راستی چن روز پیش مهمونی گرفته بودم اومدم عکس غذا هارو بزارممم

با اجازتون بریم ادامه مطلب

 

اینارو از نایسل جونم یاد گرفتم ممنون عزیزمممم ایشالله که همیشه شاد و سرزنده باشی و

موفق تو تمام مراحل زندگیت وممننننممممم حتما دعا کن

اینم از سالادا که یکی سالاد کلم بود و یکیم سالاد الویه

اینم از کوکوی آجیل با دلمه برگ

اینم ار دسر آناناس

مرباااا

غذا هام که چلو کباب  سوپ خامه ای  چلو گوشت با خورشت هویچ و....

در نهایت یه دخمل از جنس فرشتهه

واینم از طرف من به این فرشته

بچه ها تورو خدا دعام کنید خیلی محتاج دعا تونمممم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (25)

مامان آینده(آرزو)
22 مرداد 91 14:34
سلم عزیزمممممممم آره خبر زلزله رو شنیدم عزیزم ......خیلی ناراحت شدمممم....خدا رو شکر ریشترش بیشتر نبود عزیزم....خوردنی هات هم عالی بود خیلی هنر مندی ها.....برای بهترین ها رو آرزو میکنم .....برو خصوصی
مامان ترنم کوچولو
22 مرداد 91 20:07
زلزله رو که نگووووووووووووووووووو من که هنوزم همش چشمم به لوستر هاست
خدا خودش همه رو عاقبت بخیر از دنیا ببره و در نهایت عبودیت.
غذاهاتم محشرننننننننننننننن


آره منم همین طور
مامانی
23 مرداد 91 14:46
سلام عزیزم

اره خیلی وحشت ناک بود خدا صبر بده به خانواده هاشون


آمین
مامانی
23 مرداد 91 14:47
غدا ها عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییی


مرسی عزیز دلمممممم
نایسل جون
23 مرداد 91 17:31
خدارو شکر خوبین الهی بمیرم برای زللزله زده ها بنده های خدا خیلی سخت بوده
نایسل جون
23 مرداد 91 17:31
اره عزیزم همه حرفات درسته ممنون به فکرمی
مامان دخملی
23 مرداد 91 17:51
سلام عزیزم مرسی که به ما سر زدی عزیزم ای وای شما هم اذربایجان هستی ؟
نایسل جون
24 مرداد 91 2:09
اون موقع ادامه مطلبت رو ندیدم فکر کنم بیسکویت رو زیاد ززدی هر چی کمتر باشه خوشمزه تره حالا خوشت اومد؟؟؟؟خانوم با سلیقه
مامان سانلی
24 مرداد 91 15:49
سلام بهی جون. خیلی برات خوشحالم که خوبین و خیلی ناراحت جون میفهمم که تا چه حد ترسیدی........خیلی وحشتناک بود زلزله یکی از ترسهای همیشگی منه...خدا بهمون رحم کنه.همین الان داره کمپ هاشونو نشون میده .بیچاره ها اواره شدن.. غذاهات عالی بودن مخصوصا اون خورشت هویجه حتی اسمشم خوشمزه اس بدون عکس
سمیرا
25 مرداد 91 0:58
غذاهات عالیننننننننننننننننننننننننن دلم از اون مرباها خواستتتتتتتتتتتتتتتتتتتت وایییییییییییییییییییییی زلزرو که نگو من که کرجم 2 شبه چشام به لوستره
فاطمه سادات
25 مرداد 91 3:24
به به ببین چه کرده... یه پا کدبانوییا....
نرگسی
25 مرداد 91 5:49
من که دیشب تو نت عکس نی نی هایی رو که زیر آوار مونده بودن رو دیدم انقدر گریه کردم که نگو و شب هم انقدر خوابای بدددددددددددد دیدم که حالم داشت بد میشد .. بابا با سلیقههههههههههههههههههههههههههه .. چه میکنه بهناااااااااااااااااااااازززز .. حالا مهمونات کیا بودن ؟؟ یه بوس محکم از لپای فرشته بکن از طرف من ..
نرگسی
25 مرداد 91 5:50
اون سیاها مربای چیه ؟؟؟ انجیره ؟


نه مربای گردوووو
mamane roham
25 مرداد 91 12:03
خوشحالم که حالتون خوبه عزیزم. امیدوارم خدا بهشون صبر بده. خانومی چه دست پختی ، چه کدبانو ، چه خانوم با سلیقه ای آفرین . خوشبحال همسرتون. راستی شما هم ما رو دعا کن. ما همه بدیم و فقط خداست که خوبه و این فرشته های کوچیک.
مامان مانی
26 مرداد 91 16:33
سلام دوستم طرف ما زیاد نبود ولی با دیدن عکسهای نایسل گذاشته بود خیلی ناراحت شدم خدا بهشون صبر بده
مامان ترنم کوچولو
26 مرداد 91 17:33
زودی یه پست بذار آدم رو لرزه میگیره میاد تو وبت
مامان نفس طلایی
27 مرداد 91 23:49
وای چه روزای بدی و داشتین ... انشالله بلا دور باشه ... غذاها عالین
نایسل جون
28 مرداد 91 21:22
فدات شمم باید مثلا برای یه جعبه خرما 7 8 تا بیسویت ساقه طلایی بریزی ولی خیلی خوشمزه است
هدیه خدا- فریماه
29 مرداد 91 13:27
سلام عزیزم بهناز جان از همون روز اول زلزله تو فکر شما بودم. خداروشکر که مشکلی نیست.
هدیه خدا- فریماه
29 مرداد 91 20:00
بهناز جان میدونی که من دوران لیسانسم تبریز بودم واسه همین بهرحال حس آشنایی به این استان دارم. وواقعا نگران شما و همسرتون بودم.یادم نبود همسری ابهر بوده یا اهر؟ بهرحال واقعا به خیر گذشت. خداروشکر. ایشاله به بازماندگان زلزله هم صبر بده.
مامان ماهان نفسی
30 مرداد 91 0:03
وای عشقم خدارو شکر بخیر گذشت من که خیلی ناراحت شدم به به چه غذاهای خوشمزه ای اگه شیرم خشک بشه مقصر تویییییییییییی ههههههههه
مامان نفس طلایی
1 شهریور 91 11:50
مامان ترانه
2 شهریور 91 17:24
خدا رو شکر سلامتید
الناز(مامان بنیا)
5 شهریور 91 0:36
بهی خدار رو شکر خوبی الهی بمیرم برای همه واقعا چند روز دیونه بودم
مامان امیرناز
5 آذر 91 22:56
سلام عزیزم من بار اول وبلاگتو خوندم و لذت بردم انگار یه سال ازدواج کردبن تا فرشته ات نیومده از این روزها لذت ببر که تکرار نمیشه پیش ما هم بیا


ممنونم ازتون حتما باعث افتخاره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علیسا جان می باشد